حجت الاسلام دکتر احمد رهدار/
در حوزه «فقه امنیت» فقهای ما در طول تاریخ چندین اقدام انجام دادهاند. مثلاً یک سری اقدامهای فقهای ما در رساله جهادیه آنها بروز داشته است. برای نمونه دشمنی مثل شوروی سابق میخواسته به مرز ما حمله کند، علمای ما آمدهاند رساله جهادیه نوشتهاند یا فتاوای جهادیه دادهاند. هم رسائل فقهی و هم فتوای آنها معطوف به تأمین امنیت برای شهروندان بوده است به خصوص در رسائل فقهی کاملاً آنها فرایند استنباط را به شیوه فقه استدلالی که در حوزه کار میکنند نوشتهاند. این اقدام بعدی بوده که انجام دادهاند.
اقدام سومی نیز انجام دادهاند که در واقع به جای اینکه فتوای فقهی باشد، کنش فقهی بوده است. مثلاً نهضتهای مقاومت و نهضتهای ضداستعماری و ضداستبدادی راه انداختهاند. خود این نهضتها معطوف به تفقه امنیت نیز شکل گرفتهاند.
به نظر من در دوره جمهوری اسلامی جدای از آن موارد تک نگاشت یا تک فعالیت، در یکسری کلان پروژهها سهیم شدهاند که آن کلان پروژهها میتواند در لایههای پنهانیتر جامعه تأثیر امنیت را بگذارد. اگر کسی قائل باشد که بسیاری از ناهنجاریهای اجتماعی به واسطه ادامه و بسط غیرمنطقی علوم انسانی واردی در دانشگاهها بوده است و آن را قبول کند و در گزاره دوم بگوید که فقهای ما در پروژه تحول علوم انسانی سریع ورود کردند، معنایش این میشود که فقهای ما پروژه امنیت را از پایگاه فقه در لایههای زیرینتر جامعه که ضرورتاً افراد و توده جامعه به آن توجه ندارند، انجام دادهاند. این هم یک اقدام چهارم بود که فقها هر کدام به تشخیص خود در سالها و دهههای گوناگون انجام دادهاند.
نظر شما